درد درک نکردن

روزهای جدایی

همه چی خوبه تو هم باور کن هه.

نوشته شده در سه شنبه 8 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 2:12 توسط مجنون| |

با دوستم بهم خیانت کرده خخخخخخخخخخ.لیاقتش همون بود.اون لیاقت منو نداشت.الان که فهمیدم خدا منو چقدر دوست داره فقط بدونید پسری که انتخاب کرده نه احساسی نه مالی نه .... هیچی به پای من نمیرس.خخخخخخخ همون لیاقتش بود.خدایامرسی که راه راستونشونم دادی راهی که به نفع من بود.پس شکرت.بچه ها نتیجیه دعا هایتونو گرفتم خوبم گرفتم.با این که تا اخر عمر فرا موشش نمیکنم ولی امید وارم و دعای دل خسته و شکسته شده من که خدا جواب کسی که دل منو شکسته بده.یا علیلبخند

نوشته شده در دو شنبه 11 اسفند 1393برچسب:,ساعت 16:40 توسط مجنون| |

سلام.عشقم رفت.نامزد کرد.به درک.خدا جوابشو میده.یه چیزایی هست که من میدونمو خودش.خیلی هم مهم ولی اون نفهمید.غیرت نفهمید چیه.نفهمید درد چیه.هیچی نفهمید.اشکال نداره که ۶سال تمام کلموکرده بودم تو برف.فدای سرتو.شما خرنشیداااااااا.عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست.ولی من دوستش داشتم.دوست داشتن واقعی است.فدای سرتون که رفت.ولی ایشالله خدا جوابشوبده که یک عمر با دل ساده من بازی کرد.منم منتظر اون روزم که بفهمه بزگ ترین اشتباه زندگیشو کرده.خدایا دوست دارم فقط مال خودت نه بنده های بی لیاقتت.خدایااا شکرتلبخند

نوشته شده در دو شنبه 11 اسفند 1393برچسب:,ساعت 16:24 توسط مجنون| |

سلام.دیشبگفتم که امروز چه خبر!!!!!!سوختم.کاشپیشم بود کاش میخندیدم.کاش....ببخشیدنمیتوانم احساسمو بگمگریه اشکام نمیزاره بنویسم.تا 5شنبه یا علی.واسم دعا کنید

نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1393برچسب:,ساعت 1:51 توسط مجنون| |

سلام.خیلی ناراحتم ولی باید بخندم خندهای که بیشتر از هزار بار گریه کردن اعذابم میده.اخه فردا پسر عمم نامزد میکن.منم یک روز چه فکرایی میکردم ولی الان....چی؟این نفس بلندی  که از خستگی میکشم بعد از خدا وپدر ومادرم بهترین و با وفا ترین همراه من بوده.یک توصیه واسه کسایی که عاشق نشدن دارم این که زود عاشق نشن رسیدن به 18یا 19سالگی عاشق بشن.که زیاد درد دوری عذابتون نده.ولی واسه کسایی که عاشق شدن این توصه را دارم که صبر کنن.سخت!میداانم ولی راحی جز صبر نیست.واسم دعا کنید.مرسی

نوشته شده در جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,ساعت 1:34 توسط مجنون| |

سلام.حالمو میپرسی؟خبخوب نیستم ولی راحی نیست دیگه باید تحمل کرد بعضی بیمعرفی هارو.باید ساخت.درست میشه خدا با ماست.خدایا تنهایم نگزار.دوستت دارم.نمیگم واسه من دعا کنید میگم با خدا درو دل کنید همین.یا علی

نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:,ساعت 1:50 توسط مجنون| |

سلام.امروزخیلی حرف خوردم.مادرممنو بردپیش دکتر عصابو روان.ولی چه فایده!!!!!عشقم که نمیفهمه.شایدم واسش مهم نباشه.تا30روز مینویسم بعد ۳0روز هفته ای مینویسم.ارزوی من برای عشقم ارزوی خوشبختی گریه حتی...........گریهبدون.................گریهممممننننن.من به پاش میمونم.اونم میماند من میدانم.بهش ایمان دارم.خدا تو ین روزها تنهام نزاشت چه ناراحت بودم چه میخندیدم  چه گریه میکردم چه....... .همش باهام بود.عشقم توانمو ازم گرفت اما درست میشه.من خدارودارم.پس خدایا شکرت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت خدایا شکرت.واسم دعا کنید

نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت 15:48 توسط مجنون| |

سلام.باز هم درد دارم و درد دارم و درد دارم و درد و درد و درد و درد... . اخماخه دوسم نداشت چرا یک عمر باهام بازی کرد؟؟؟؟خجالتیمگه من ادم نبودم؟؟؟؟؟؟گریهگریهحالا بااین دل شکسته چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ایییییی خخخخخدددداااااااااااااااااا.کمکم کن.بگو بر گرد.درد دارم.بزار برگرده.خدا خواهش میکنم. واسه رسیدن من به عشقم دعا کنید.ممنون

نوشته شده در دو شنبه 12 بهمن 1393برچسب:,ساعت 23:52 توسط مجنون| |

دانشگاه بودم

نوشته شده در یک شنبه 12 بهمن 1393برچسب:,ساعت 23:51 توسط مجنون| |

سلام.امروز؟از امروزم بگم؟هیچی نشد کلا امروز ادم بی خواسیتی بودم.داره بارون میاد.ساعت 1:30شب.اسمان هم دلشگرفت.اونم دل داره دیگه.از فردا دانشگام شروع میشه.3روزی نیستم.بعدامدم میگم تواین چند روز چی شد.یه دعا تو یکی از وبلاگا دیدم حدود 15روز پیش.که زدم رو دیوار اتاقم.هر روز هم میخوانمش.واسه منم دعا کنید یا علی

دعا:

پروردگارا

 

مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

 

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

 

مرا صحتی عطا فرما تا از كار لذت ببرم

 

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

 

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

 

و همتی عطا فرما تا گناه نكنیم

 

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل كنم

 

و طبعی عطا فرما كه با مردم بسازم

 

مرا بزرگواری عطا فرما كه با دشمنم مدارا كنم

 

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

 

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

 

و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

 

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت كنم

 

و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر كنار باشم

 

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

 

و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد

نوشته شده در شنبه 11 بهمن 1393برچسب:,ساعت 1:14 توسط مجنون| |
قالب ساز وبلاگ پيچك دات نت